بسم الله الرحمن الرحیم
بچه ی یک ساله ای که نقاشی کردن بلد نیست و فقط کاغذ را خط خطی می کند ؛ در مقابل دختر هفت ساله که وقتی نقاشی او را می بیند ؛ دائم به او ایراد می گیرد .
یعنی وقتی به او می گوید گل بکش ، خط می کشد. وقتی هم می گوید خانه بکش ، باز هم خط می کشد. لذا به او عیب می گیرد .
یعنی این را عیب می بیند ، که ایراد می گیرد . اما مادر وقتی به نقاشی بچه ی یک ساله نگاه می کند ؛ آن را عیب نمی بیند ؛چون نقص و ناتوانی او را ادراک می کند و استعداد او را در همین حد می بیند و می یابد
که او بهتر از این را نمی تواند بکشد .همچنین مادر ، این ناتوانی را در دختر هفت ساله اش هم می یابد ؛ چون می بیند خانه ای که او هم کشیده ، خانه نیست و مادر این را هم عیب نمی بیند ؛ بلکه شدت و ضعف ناتوانی را
در آنها ادراک می کند . انسان تا زمانی که کوتوله فکر می کند و سطح فکرش پایین است ؛همیشه عیب دیگران را می بیند و از آنها ایراد می گیرد ؛اما وقتی ادراک و معرفت و شعور او نسبت به انسان و انسانیت و
جهان اطرافش بالا رفت وبه بصیرت و بینش درستی دست پیداکرد ؛ دیگر نقص دیگران را عیب تلقی نمی کند ؛ بلکه ضعف و ناتوانی اشخاص را ادراک می کند و
می یابد که این فرد ، نقص کم دارد و دیگری همین نقص و ضعف را بیشتر دارد ، لذا وقتی با این نگرش به دیگران می نگرد ؛نه تنها از آنها ایراد نمی گیرد و باعث هرج و مرج نمی شود ؛
بلکه دلسوزانه به دنبال رفع کردن این نقص است . ...در ادامه مطلب با ما همراه باشید...
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
مورچه ای بر صفحه ی کاغذی قدم می زد ؛ ناگاه در برابر دیدگانش جوهری بر کاغذ چکانده شد و
خطی نوشته شد .مورچه با کنجکاوی دنبال نویییییییییییییییسنده می گشت !!
و کنجکاو بود بداند این کلمات چگونه ایجاد شدند ؟ ! در اول چشمش جوهر را دید و
گفت این کلمات را جوهر نوشته ،بعد به دنبال جوهر ؛ خودنویس را دید که جوهر از آن می ریزد ،
گفت : نه ! این نوشته از قلم است . بعد به دنبال قلم حرکت کرد و دستی را دید
که قلم را حرکت می دهد ؛ گفت : پس این نوشته از دستی است که قلم را حرکت می دهد ؛
بعد با دقّت بیشتری سر بالا کرد و دید این دست به شخصی وصل است ، گفت : فهمیدم ؛
این نوشته را شخص با دستش به وسیله ی قلم می نویسد .
بعد فکر کرد و ... ساعت ها فکر کرد و بر اثر اندیشیدن ، بصیرت پیدا کرد و دید که شخص هم
خودش به تنهایی قادر به نوشتن نیست و دریافت که شخص هم صاحب روحی است
که امورات جسم را تدبیر می کند و حرکت جسم از روح است ؛ پس اوست که می نویسد !
بعد دوباره و سه باره در تفکری عمیق فرو رفت و با بصیرت دل دریافت که در پشت پرده خبرها است ! !!
و................. این روح هم به قادر مطلق و به قدرت لایزال الهی وبه سرچشمه ی وجود وصل است و
از آنجاست که جان می گیرد و به جسم هم جان می بخشد .
پس این نوشته را او که " هو المتکلم " است به روح تعلیم می دهد و روح به جسم منتقل می کند ،
و جسم به دست نیرو می دهد و دست به وسیله ی قلم و جوهر می نوسد .
و این مطالب نوشته می شود ......... در ادامه مطلب با ما همراه باشید .
برچسبها:


















